خلاصه داستان : "ندی مریل" بیشتر تابستان را از خانه دور بوده است. او در استخر یکی از دوستانش پیدایش می شود. در حالیکه آنها با هم صحبت می کنند شخصی متوجه می شود که استخرها تمام دره را در برگرفته اند، پس تصمیم می گیرد در همه استخرها شنا کرده و دره را طی کند. با توقف او در هر استخر داستان زندگی اش بازگو می شود...

خلاصه داستان : "پینکی" نوجوانی شلخته است که شروع به کار در چشمه ای آب گرم واقع در صحرای کالیفرنیا می کند. او وقتی با سرپرست خود "میلی" هم اتاقی می شود کم کم شروع به علاقه مند شدن به او می کند...

خلاصه داستان : غریبه ای دیوانه وارد شهری کوچک شده و چند تن از اعضای آنرا به قتل می رساند اما شهردار بازماندگان را متقاعد می کند که بمانند و شهر را از نو بسازند...

خلاصه داستان : وقتی "مت ویور" سرباز نیروهای متفق از جنگ داخلی به شهر خود بازمی گردد،متوجه می شود که خانه اش توسط رئیس شهر "سم بروتسر" فروخته شده است."بروستر" هفتیرکشی به نام "جولز گاسپارد" را برای مقابله با "ویور" استخدام می کند و...

خلاصه داستان :پس از مرگ چوپانی، سه پسرش کنترل گله را به عهده می‌گیرند اما یکی از آن‌ها به خاطر عدم علاقه به استفاده از اسلحه بزدل شناخته شده و ...

خلاصه داستان :در حین جنگ داخلی، کابوی مکزیکی، آلوارز کلی، دام‌هایش را به جنوبی‌ها داده تا اینکه افسر شمالی‌ها او را مجبور به تغییر موضع می‌کند.